به گفته این معمار , این دو نگرش ( نگاه با محوریت رفتار فرم و نگاه دو جانبه معمارانه و اجتماعی ) دو سوی یک پارهخط میباشند .
نائب رئیس وزیر شیوه و شهرسازی میگوید : مغماری میتواند به بخش مهمی از مساله بنیادین شهرها جواب دهد در صورتی معماران گرفتاری مسایل شهری و اجتماعی را در حق تقدم قرار داده با نگاه تخصصی و از منظر اجتماعی به موضوعات و مساله بپردازند . دراینصورت میتوان علم معماری را برای حل مسایل مقابل به سرویس گرفت . به همین علت , اهمیت به دیدگاههای اجتماعی محور در کنار تخصص , هنر و زیبایی شناسی معمارانه و رعایت تعادل درین دو مدل نگاه می تواند راهحلی برای مساله روز جاری شهرها باشد .
او گرایش گسترده معماران در سالهای اخیر به تشکیل گروههای مطالبهگر اجتماعی را گرانبها برمیشمارد و کلام اعلام کردن معماران از دغدغههای مردمان و زیستپذیری در شهرها را تحولی تازه در میدان شرکت کردن اجتماعی آنها میداند . از بینش او , قدم بعدی احتمالا میبایست بر رای زنی با مردمان و خیر صرفا مصاحبه از آن ها متمرکز شود . به ابلاغ دیگر , او تبادل تامل در اینباره را فراوان اثرگذار میداند .
مظاهریان در جواب بهاین پرسش که معماری بهمثابه یک راه حل میتواند در جامعه مورد قبول باشد؟ اینگونه جواب میدهد : چنانچه معماران به گفتمان با مردمان اهمیت بدهند و لهجه آن ها در ارایه راهحلهای معمارانه به بخش قابلانجام مسایل شهری را بپذیرند , جامعه نگاه متفاوتی به معماری و معماران خواهد داشت . معماران با نگاه تخصصی خویش میتوانند راهحلهایی برای مساله اجتماعی از قبیل عدمتوازن شهری و منطقهای ارایه نمایند و کیفیت معاش شهروندان را ارتقاء دهند . اینکه چطور میتوان فضاهای همگانی شهر را بهسامان کرد و چه بسا اینکه در مواقع معضل , چه گونه معماری می تواند نجات بخش باشد , تمامی نیاز به گفتمان داراست .
او تصریح مینماید : می بایست بتوانیم این فهم و شعور را بوجود آوریم که هنوز از گنجایش تخصصی معماری در حل مساله اجتماعی به نحو قابلقبولی استفاده نشده است .
¬¬¬¬